کنترل دسترسی چیست؟
کنترل دسترسی (access control) در واقع یک سازوکار امنیتی است که مشخص میکند چه کسی یا چه چیزی اجازه دارد به یک منبع خاص (مثل دادهها، برنامهها یا سیستمها) دسترسی پیدا کرده و آنها را مشاهده کرده یا استفاده کند.
هدف اصلی کنترل دستی این است که فقط کاربران یا سیستمهای مجاز، به منابع مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند و از دسترسیهای غیرمجاز جلوگیری شود.
برای اینکه این مفهوم را بهتر درک کنید، کنترل دسترسی را مانند یک نگهبان منظم و دقیق در یک رویداد انحصاری تصور کنید.
رویداد انحصاری: همان دادهها و منابع سازمان شما.
شرکتکنندگان: افراد یا کاربرانی که ممکن است به بخشهای مختلف این رویداد نیاز به دسترسی داشته باشند.
نگهبان (کنترل دسترسی): وقتی یک فرد (کاربر) به ورودی محل برگزاری (دادهها و منابع شما) نزدیک میشود، نگهبان (کنترل دسترسی) ابتدا “دعوتنامه” او را بررسی میکند (که همان احراز هویت (Authentication) است) تا مطمئن شود او حق ورود دارد یا نه؟!
لیست مهمانان (مجوزدهی): پس از تایید هویت فرد، نگهبان به “لیست مهمانان” (مجوزدهی (Authorization)) نگاه میکند تا مشخص کند فرد میتواند به کدام بخشهای رویداد دسترسی داشته باشد. مثلاً، یک کارمند ممکن است به مناطق بیشتری نسبت به یک شرکتکننده عادی دسترسی داشته باشد.
نظارت (حسابرسی): در طول رویداد، نگهبان به طور مداوم شرکتکنندگان را زیر نظر دارد تا مطمئن شود فقط در مناطق مجاز حضور دارند و تلاشی برای ورود به مناطق ممنوعه نمیکنند. نگهبان همچنین جزئیات دقیقی از ورود و خروج افراد در هر منطقه را ثبت میکند که به ردیابی حضور و شناسایی مشکلات امنیتی احتمالی کمک میکند.
نقش کنترل دسترسی در دنیای دیجیتال
کنترل دستی (یا همان access control) یک بخش حیاتی در امنیت فناوری اطلاعات (IT) و امنیت سایبری است. این فرآیند فراتر از صرفاً اجازه دادن یا رد کردن دسترسی است و این مراحل را شامل میشود:
۱. شناسایی: تشخیص هویت فرد یا سیستم.
۲. احراز هویت (Authentication): تأیید هویت افراد. (مانند وارد کردن نام کاربری و رمز عبور، اسکن بیومتریک، یا توکنهای امنیتی)
۳. مجوزدهی (Authorization): اعطای اجازه دسترسی به منابع بر اساس سطح دسترسی مشخص. (این تعیین میکند که کاربر به چه منابعی و تا چه حد میتواند دسترسی داشته باشد)
۴. مدیریت مستمر (Manage): نگهداری و به روز رسانی سیستم کنترل دسترسی، از جمله تعریف سیاستهای دسترسی، مدیریت اعتبارنامههای کاربران و ورود و خروج کاربران.
۵. حسابرسی (Audit): نظارت و ثبت الگوها و فعالیتهای دسترسی برای شناسایی هرگونه فعالیت غیرعادی یا مشکوک.
به طور خلاصه، access control یک مکانیسم است که تعیین میکند چه کسی اجازه دسترسی و استفاده از اطلاعات و منابع شرکت را دارد. این برای محافظت از دادههای حساس، کاهش ریسک و برآورده کردن الزامات انطباق مانند GDPR و HIPAA ضروری است.
انواع کنترل دسترسی
روشهای مختلفی برای مدیریت دسترسی وجود دارد که هر کدام رویکرد متفاوتی برای تعیین مجوزها دارند. سازمانها معمولاً روشی را انتخاب میکنند که بر اساس الزامات امنیتی و انطباق خاص خودشان، بیشترین انطباق را داشته باشد.
استانداردهای جهانی مانند ISO/IEC 27002 راهنماییهای معتبری برای پیادهسازی مدلهایی مانند RBAC, ABAC, DAC, MAC و PBAC در محیطهای سازمانی ارائه میدهند. در اینجا چهار نوع اصلی مدلهای کنترل دستی را معرفی میکنیم:
۱- کنترل دسترسی اختیاری (Discretionary Access Control – DAC):
در این روش، مالک اطلاعات یا منبع، خودش تصمیم میگیرد که چه کسی میتواند به آن دسترسی داشته باشد. این مدل انعطافپذیری و کنترل فردی را فراهم میکند.
مثال: در یک سیستم فایل، شما به عنوان مالک یک پوشه، میتوانید به دلخواه خودتان به همکارتان اجازه دهید که آن پوشه را مشاهده یا ویرایش کند.
ریسک: این مدل میتواند خطراتی به همراه داشته باشد، زیرا کاربران ممکن است ناخواسته به کسانی که نباید، دسترسی بدهند.
۲- کنترل دسترسی اجباری (Mandatory Access Control – MAC):
در این رویکرد، دسترسی بر اساس طبقهبندی اطلاعات و سطح مجوز امنیتی کاربر اعطا یا رد میشود. این مدل در سازمانهایی که دادههای بسیار طبقهبندی شده و حساس را اداره میکنند، مانند نهادهای نظامی یا دولتی، کاربرد فراوان دارد. یک نهاد مرکزی، حقوق دسترسی را بر اساس سطوح امنیتی مختلف تنظیم میکند.
مثال: در یک سازمان نظامی، سندی با طبقهبندی “فوق محرمانه” فقط توسط کاربرانی قابل دسترسی است که دارای مجوز امنیتی “فوق محرمانه” باشند و مدیر سیستم نیز صریحاً اجازه دسترسی به آن فایلها را برای آنها تعیین کرده باشد. MAC بسیار سختگیرانه و امن است، اما پیادهسازی و مدیریت آن میتواند پیچیده باشد.
۳- کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (Role-Based Access Control – RBAC):
در RBAC، حقوق دسترسی و مجوزهای سیستم بر اساس نقشهای کاربران در یک سازمان به آنها اختصاص داده میشود. هدف این است که کاربران فقط به دادههایی دسترسی داشته باشند که برای نقشهایشان در سازمان ضروری است. RBAC به دلیل سادگی و سهولت مدیریت، به طور گستردهای مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال: یک تحلیلگر مالی در یک شرکت ممکن است به دادههای مالی حساس دسترسی داشته باشد، اما به سوابق منابع انسانی شرکت دسترسی نداشته باشد. یک صندوقدار بانک میتواند تراکنشها را پردازش کند، اما یک مدیر شعبه میتواند علاوه بر آن، نقش صندوقدار را به کارمند جدیدی اختصاص دهد.
۴- کنترل دسترسی مبتنی بر ویژگی (Attribute-Based Access Control – ABAC):
ABAC یک چارچوب امنیتی است که از مجموعهای از سیاستها برای اعطا یا رد دسترسی به منابع استفاده میکند. این سیاستها بر اساس ویژگیها (Attributes) هستند که میتوانند شامل ویژگیهای کاربر (مانند نقش یا موقعیت مکانی)، ویژگیهای منبع (مانند نوع اطلاعات) و شرایط محیطی (مانند زمان یا مکان شبکه) باشند.
ABAC پویا و انعطافپذیر است، که آن را برای محیطهای پیچیده که در تصمیمات دسترسی باید عوامل متعددی را در نظر بگیرند، مناسب میسازد. این مدل ریزبینانهترین مدل کنترل دسترسی است و به کاهش تعداد تخصیص نقشها کمک میکند.
مثال: یک سیاست ABAC ممکن است بیان کند که “فقط کارمندانی که در بخش فروش هستند و از طریق شبکه داخلی شرکت در ساعات کاری به سیستم متصل شدهاند، میتوانند به پایگاه داده مشتریان دسترسی داشته باشند.
تفاوت کنترل دسترسی و احراز هویت
برای مقایسهی کنترل دسترسی (access control) و احراز هویت (Authentication)، باید توجه داشت که این دو، مفاهیم مکمل اما کاملاً متمایز در حوزه امنیت اطلاعات هستند. برای درک تفاوت کنترل دسترسی و احراز هویت، باید با تعریف احراز هویت هم آشنایی داشته باشید.
احراز هویت فرآیند تأیید اینکه “شما همانی هستید که ادعا میکنید” است. این اولین گام در تأمین امنیت دسترسی است. احراز هویت شامل بررسی هویت کاربر یا سیستمی است که درخواست دسترسی دارد. این کار معمولاً با تطبیق اعتبارنامههای ارائهشده (مانند نام کاربری و رمز عبور، اسکن بیومتریک، یا توکنهای امنیتی) با اطلاعات ذخیرهشده انجام میشود.
مثال: وقتی با نام کاربری و رمز عبور وارد حساب ایمیل یا بانکداری آنلاین خود میشوید، هویت شما احراز میشود. برخی برنامهها ممکن است برای احراز هویت سختگیرانهتر، نیاز به احراز هویت دو عاملی (۲FA) یا تأیید بیومتریک (مانند اثر انگشت یا Face ID) داشته باشند.
یوآیدی یک پلتفرم احراز هویت دیجیتال (e-KYC) در ایران است که با استفاده از فناوریهای هوش مصنوعی، فرآیند احراز هویت کاربران را به صورت آنلاین و در لحظه، برای کسب و کارها انجام میدهد.
برای دریافت وب سرویس های احراز هویت در کسبوکار خود، از طریق فرم با کارشناسان یوآیدی ارتباط بگیرید.
به صورت خیلی خلاصه، تفاوت احراز هویت و کنترل دستی را میتوان اینگونه بیان کرد:
- Authentication میپرسد: «این شخص واقعاً کیست؟»
- Access Control پاسخ میدهد: «حالا که میدانیم کیست، به چه چیزهایی اجازهی دسترسی دارد؟»
مقاله پیشنهادی: احراز هویت چیست
مدلهای کنترل دسترسی
در بحث کنترل دستی، “مدل” به یک چارچوب یا رویکرد ساختار یافته اشاره دارد که نحوه تعیین و اعمال مجوزهای دسترسی را مشخص میکند. این مدلها به عنوان راهنماهایی برای توسعه و پیادهسازی سیاستهای کنترل دستی در یک سیستم عمل میکنند.
به عبارت دیگر، یک مدل، منطق و قوانین زیربنایی را تعریف میکند که بر اساس آنها تصمیم گرفته میشود چه کسی به چه چیزی دسترسی داشته باشد و چه کارهایی را بتواند انجام دهد.
معرفی مدلهای مختلف و تفاوت آنها با نوع کنترل دسترسی:
تفاوت بین “مدل” و “نوع” در کنترل دستی میتواند کمی گیجکننده باشد، اما در واقعیت، این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند. به طور کلی، وقتی از “انواع کنترل دسترسی” صحبت میکنیم، معمولاً به همان مدلهای اصلی اشاره داریم که شامل DAC، MAC، RBAC و ABAC میشوند.
اینها رویکردهای اصلی و شناختهشدهای هستند که نحوه مدیریت دسترسی را تعریف میکنند. در واقع، “مدلها” زیرمجموعهای از “انواع” محسوب میشوند که جزئیات فنی و منطقی نحوه کار آن “نوع” را مشخص میکنند. در ادامه، مدلهای مختلف کنترل دستی را معرفی و تفاوتهای آنها را بررسی میکنیم:
۱- مدل کنترل دسترسی اختیاری (DAC):
در مدل DAC، مالک یک شیء (مانند یک فایل یا منبع) این اختیار را دارد که دسترسی به آن شیء را به هر کاربر دیگری اعطا کند. این مدل کنترل موردی بر روی منابع را فراهم میکند.
این مدل بیشترین انعطافپذیری و کنترل فردی را ارائه میدهد، اما به دلیل ماهیت اختیاری آن، میتواند منجر به آسیبپذیریهای امنیتی شود، زیرا کاربران ممکن است ناخواسته دسترسی را به افراد غیرمجاز اعطا کنند.
۲- مدل کنترل دسترسی اجباری (MAC):
در مدل MAC، تصمیمات دسترسی بر اساس طبقهبندی اطلاعات (سطح محرمانگی) و سطح مجوز امنیتی کاربر (clearance level) گرفته میشود. یک نهاد مرکزی (مدیر سیستم) حقوق دسترسی را تنظیم میکند و کاربران نمیتوانند مجوزها را تغییر دهند یا لغو کنند.
تفاوت با نوع: این مدل بسیار سختگیرانه و امن است و معمولاً در سازمانهایی با دادههای بسیار حساس مانند نظامی و دولتی استفاده میشود.
۳- مدل کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (RBAC):
در مدل RBAC، مجوزهای دسترسی بر اساس نقشهای تعریف شده در سازمان به کاربران اعطا میشود. هدف این است که کاربران فقط به دادههایی دسترسی داشته باشند که برای انجام وظایف شغلیشان لازم است.
تفاوت با نوع: RBAC به دلیل سادگی و سهولت مدیریت در اکثر سازمانها بسیار محبوب و پرکاربرد است. کاربران نمیتوانند سطح دسترسی اختصاصداده شده به نقش خود را تغییر دهند.
۴- مدل کنترل دسترسی مبتنی بر ویژگی (ABAC):
ABAC از مجموعهای از سیاستها برای اعطا یا رد دسترسی به منابع استفاده میکند که این سیاستها بر اساس “ویژگیها” هستند.
تفاوت با نوع: ABAC پویا و انعطافپذیرترین مدل است و برای محیطهای پیچیده که تصمیمات دسترسی نیاز به در نظر گرفتن عوامل متعددی دارند، مناسب است.
۵- کنترل دسترسی مبتنی بر سیاست (PBAC):
برخی منابع PBAC را به عنوان یک نسخه سیاستمحور از ABAC میدانند که در آن، سیاستها به عنوان عنصر اصلی در تصمیمگیری ایفای نقش میکنند. در واقع، PBAC از منطق ABAC استفاده میکند ولی با تمرکز ویژهتری بر سیاستهای سازمانی نوشته شده توسط مدیران ارشد امنیت. سیاستهای PBAC اغلب پیچیده هستند و ترکیبی از قوانین، نقشها، ویژگیها و عوامل محیطی را شامل میشوند.
تفاوت با نوع: این مدل امکان کنترل دستی با ریزبینی بالا را فراهم میکند و مدیران میتوانند دسترسی را بر اساس نیازهای خاص سازمان و زمینه درخواست دسترسی مدیریت کنند. اگرچه PBAC تا حدودی شبیه ABAC است، اما پیادهسازی آن آسانتر بوده و به منابع IT و توسعه کمتری نیاز دارد.
۶- کنترل دسترسی مبتنی بر قانون (Rule-Based Access Control):
در این رویکرد، مدیر سیستم قوانینی را تعریف میکند که بر دسترسی به منابع سازمانی حاکم است. این قوانین معمولاً حول شرایطی مانند مکان یا زمان دسترسی کاربران به منابع ساخته میشوند.
۷- کنترل دسترسی اضطراری (“Break-glass” Access Control):
این مدل شامل ایجاد یک حساب اضطراری است که مجوزهای عادی را دور میزند. در صورت بروز یک وضعیت اضطراری حیاتی، کاربر دسترسی فوری به سیستم یا حسابی پیدا میکند که در حالت عادی مجاز به استفاده از آن نیست.
چرا کنترل دسترسی مهم است؟
کنترل دستی یک جزء حیاتی در امنیت اطلاعات و امنیت سایبری است و اهمیت آن را میتوان در چند بعد کلیدی بررسی کرد:
۱. مزایای امنیتی:
حفاظت از دادههای حساس: کنترل دستی برای محافظت از دادههای حساس مانند اطلاعات مشتریان، اطلاعات شناسایی شخصی (PII)، مالکیت معنوی و اطلاعات مالی حیاتی است. این مکانیسم با محدود کردن دسترسی به منابع حساس، خطر نقض دادهها و دسترسی غیرمجاز را کاهش میدهد.
کاهش ریسک دسترسی غیرمجاز: هدف اصلی کنترل دستی به حداقل رساندن خطرات امنیتی با اطمینان از اینکه فقط کاربران، سیستمها یا سرویسهای مجاز به منابع مورد نیاز خود دسترسی دارند. این یک اقدام امنیتی پیشگیرانه است که به جلوگیری، شناسایی و ممانعت از دسترسی غیرمجاز کمک میکند. با کنترل اینکه چه کسی یا چه چیزی به یک منبع دسترسی دارد، اطمینان حاصل میشود که فقط افراد دارای مجوزهای لازم میتوانند به دادهها یا سرویس دسترسی یابند.
مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی: کنترل دستی به طور قابل توجهی خطر نقض امنیتی را، هم از سوی مهاجمان خارجی و هم از سوی تهدیدات داخلی، کاهش میدهد. این همچنین به دور نگه داشتن تهدیدات مبتنی بر وب کمک میکند.
تقویت امنیت کلی: پیادهسازی کنترل دستی در محیطهای ابری، با محدود کردن دسترسی به منابع حساس، امنیت را تقویت کرده و خطر نقض دادهها و دسترسی غیرمجاز را کاهش میدهد. مکانیسمهای احراز هویت و مجوزدهی اطمینان میدهند که فقط کاربران مشروع میتوانند به منابع خاص دسترسی داشته باشند و به طور مؤثری از تهدیدات احتمالی محافظت میکنند.
امنیت چند لایه با MFA: ترکیب کنترل دستی با احراز هویت چند عاملی (MFA) یک لایه امنیتی اضافی به محیطهای ابری اضافه میکند. MFA از کاربران میخواهد که قبل از دسترسی به منابع، چندین شکل شناسایی را ارائه دهند و این امر نفوذ به حسابها را برای مهاجمان دشوارتر میکند. این رویکرد امنیتی چند لایه، حفاظت کلی را تقویت میکند.
۲. نقش آن در انطباق با قوانین (Regulatory Compliance):
کنترل دستی در امنیت برای انطباق با الزامات نظارتی مختلف بسیار مهم است. مقرراتی مانند قانون عمومی حفاظت از دادهها (GDPR) و قانون قابل حمل بودن و پاسخگویی بیمه درمانی (HIPAA) سازمانها را ملزم میکنند تا اقدامات سختگیرانهای برای کنترل دستی به منظور محافظت از دادههای شخصی پیادهسازی کنند.
رعایت بهترین شیوههای کنترل دستی به سازمانها کمک میکند تا مقررات و استانداردهای صنعتی از جمله PCI DSS، SOC 2، و ISO 27001 را برآورده کنند.
۳. کاهش ریسک نفوذ و سوءاستفاده:
با کنترل دقیق اینکه چه کسی یا چه چیزی به یک منبع دسترسی دارد، کنترل دستی اطمینان میدهد که فقط افراد دارای مجوزهای لازم میتوانند به دادهها یا سرویس دسترسی یابند.
کنترل دستی با اعمال اصل حداقل امتیاز (PoLP)، خطر تهدیدات داخلی را کاهش میدهد. این اصل تضمین میکند که کاربران فقط به منابعی دسترسی دارند که برای انجام وظایف شغلیشان ضروری است. با نظارت دقیق بر فعالیتهای کاربران و بررسی منظم مجوزها، سازمانها میتوانند آسیبپذیریهای احتمالی را شناسایی و برطرف کنند و خطر اقدامات غیرمجاز یا نشت دادهها را به حداقل برسانند.
سیستمهای کنترل دستی قابلیتهای ثبت وقایع را فراهم میکنند که دسترسی کاربران به منابع و فعالیتهای آنها را ردیابی میکند. این گزارشها برای بررسیهای امنیتی، تحقیقات و نظارت بر رفتار کاربران بسیار ارزشمند هستند. حسابرسی منظم میتواند آسیبپذیریهای امنیتی را آشکار کرده و به بهبود سیستم کنترل دستی کمک کند.
مثالهای واقعی از پیادهسازی کنترل دسترسی
در دنیای تکنولوژی حال حاضر، از کنترل دسترسی، استفادههای زیادی شده است مثل:
۱. باز کردن قفل گوشی با اثر انگشت یا تشخیص چهره: این یک نمونه از کنترل دستی فیزیکی است که از احراز هویت بیومتریک برای اطمینان از اینکه فقط کاربر مجاز میتواند به دستگاه و محتویات آن دسترسی پیدا کند، استفاده میکند.
۲. دسترسی به اپلیکیشنهای بانکی یا پرداخت: کاربران برای ورود به این اپلیکیشنها نیاز به وارد کردن رمز عبور، پین، یا تأیید بیومتریک دارند. پس از احراز هویت، اپلیکیشن فقط به اطلاعات حساب شخصی کاربر دسترسی میدهد (مجوزدهی)، و اجازه دسترسی به حسابهای دیگران را نمیدهد.
۳. برنامههای پیامرسان رمزگذاریشده (End-to-End Encryption): این برنامهها از رمزگذاری سرتاسری استفاده میکنند تا اطمینان حاصل شود که فقط فرستنده و گیرنده مجاز میتوانند پیامها را بخوانند. این یک شکل از کنترل دستی برای دادههای در حال انتقال (data in motion) است.
۴. سیستم مدیریت محتوا (CMS) مانند وردپرس یا جوملا: این سیستمها از کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (RBAC) استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک “مدیر” میتواند همه چیز را در سایت ویرایش و منتشر کند، یک “ویراستار” میتواند مقالات را بنویسد و منتشر کند، اما نمیتواند تنظیمات کلی سایت را تغییر دهد. یک “نویسنده” فقط میتواند مقالات خودش را بنویسد و معمولاً برای انتشار نیاز به تأیید ویراستار یا مدیر دارد.
۵. پنلهای مدیریت هاستینگ یا سرور: این پنلها نیز معمولاً دارای سطوح دسترسی مختلفی هستند. مثلاً، مدیران سرور دسترسی کامل به فایلها و تنظیمات سرور دارند، در حالی که توسعهدهندگان ممکن است فقط به فایلهای مربوط به پروژه خود دسترسی داشته باشند.
۶. دسترسی به شبکه داخلی (VPN): کارمندان دورکار یا از شعب دیگر، برای دسترسی به شبکه داخلی شرکت از طریق اینترنت، از شبکه خصوصی مجازی (VPN) استفاده میکنند. VPN یک ارتباط امن ایجاد میکند و به عنوان یک ابزار کنترل دستی، دسترسی از راه دور را فراهم میسازد.
۷. سیستمهای منابع انسانی (HR): فقط کارکنان بخش منابع انسانی و مدیران مربوطه دسترسی به اطلاعات حقوق و دستمزد و سوابق شخصی کارمندان دارند. این یک نمونه از کنترل دسترسی مبتنی بر نقش (RBAC) است که با استفاده از آن، دیگر کارمندان شرکت به این اطلاعات دسترسی نخواهند داشت.
۸. سیستمهای حسابداری: تنها کارکنان بخش مالی و حسابداری مجاز به دسترسی به نرمافزارهای حسابداری و دادههای مالی شرکت هستند. این امر با استفاده از
۹. پیادهسازی اصل حداقل امتیاز (PoLP): در سازمانها، به هر کارمند فقط حداقل سطح دسترسی مورد نیاز برای انجام وظایف شغلیاش داده میشود. مثلاً، یک کارمند ساده نباید به اطلاعات مالی مدیران دسترسی داشته باشد، حتی اگر در همان بخش کار کند. این امر ریسک ناشی از فعالیتهای مخرب یا اشتباهات سهوی را به حداقل میرساند.
۱۰. دسترسی فیزیکی به ساختمانها و اتاقها: استفاده از کارتهای هوشمند یا اسکنر اثر انگشت برای ورود به دفاتر، اتاقهای سرور، یا مناطق محدود. این یک نمونه از کنترل دسترسی فیزیکی است که با احراز هویت، فقط به کارکنان مجاز اجازه ورود میدهد.
۱۱. پیادهسازی Zero Trust: بسیاری از سازمانهای مدرن به سمت مدل امنیتی “Zero Trust” (عدم اعتماد صفر) حرکت کردهاند. در این مدل، هیچ فرد یا دستگاهی، چه در داخل شبکه و چه در خارج آن، به طور خودکار قابل اعتماد نیست و هر درخواستی برای دسترسی به منابع به طور مداوم تأیید و بررسی میشود. این رویکرد به طور قابل توجهی وضعیت امنیتی سازمان را تقویت میکند.
۱۲. مدیریت هویت و دسترسی (IAM): سازمانها از راهحلهای IAM برای مرکزیسازی و سادهسازی مدیریت هویتهای کاربران استفاده میکنند. این سیستمها چرخه حیات مدیریت کاربر را تسهیل میکنند (از ایجاد حساب تا حذف حساب) و از تکنیکهای پیشرفته احراز هویت و مجوزدهی مانند MFA، RBAC و ABAC پشتیبانی میکنند.
مقاله پیشنهادی: iam چیست
سوالات متداول
احراز هویت فرآیند تأیید هویت کاربر است (“شما که هستید؟”)، در حالی که کنترل دستی یک مفهوم گستردهتر است که شامل احراز هویت و تعیین اینکه کاربران احراز هویت شده به چه چیزهایی و تا چه حدی دسترسی دارند، میشود.
انتخاب مدل کنترل دستی مناسب، بستگی به نیازهای امنیتی خاص و الزامات انطباق سازمان دارد. سازمانهایی با محرمانگی دادههای بالا (مانند بانکها) ممکن است MAC را انتخاب کنند، در حالی که سازمانهای با نیاز به انعطافپذیری بیشتر به سمت RBAC و DAC متمایل میشوند.
بله، سازمانها اغلب میتوانند و از ترکیب چند مدل کنترل دستی برای ایجاد یک استراتژی امنیتی جامعتر استفاده کنند تا نیازهای متنوع محیطهای IT پیچیده خود را برآورده سازند.