امروزه ارتباطات دیجیتالی، در جهان بسرعت در حال رشد است. افراد، سازمان ها و انواع نهادها، به صورت دیجیتالی با یکدیگر در تعامل هستند و کاربران آنها خواهان تجربه کاربریای هستند که یکپارچه، سریع و راحت باشد. این نوع تجربه کاربری دیگر لازمه زندگی آنلاین است و انتظارات کاربران روز به روز در حال افزایش است. همزمان با ورود ارتباطات دیجیتالی به هر بخش از جامعه، فرصتهای جدیدی نیز ظهور پیدا کردهاند. از تحویل داروها بصورت تلفنی و نسخه های دیجیتالی گرفته تا اقتصاد گیگی (gig economy) و توسعه نیروی کار به طور فزاینده، بانکداری دیجیتال از طریق دستگاههای متصل با استفاده از اینترنت اشیاء (IOT)، تحول دیجیتال زنجیره های تأمین و ارائه خدمات دولتی. از این رو مفهوم و کارکرد هویت دیجیتالی نیز همراه با این روند تغییر کرده است.
پیشرفت های فناوری عمیقاً شیوه تعامل سازمانها و افراد با یکدیگر را متحول کرده است. چند سال پیش، کمتر کسی تصور میکرد که وارد ماشین فرد غریبهای شود یا فرد غریبه ای را (که به صورت آنلاین با او آشنا شده است) را برای کمک در کارهای خانه یا مراقبت از عزیزانش به خانه دعوت کند. هم اکنون، روزانه میلیونها تراکنش این چنینی انجام میشوند.
با این وجود، مشکلات مربوط به هویت در یک دنیای دیجیتالی، اطمینان و اعتماد را نابود میکند؛ که این باعث محدود شدن پذیرش خدمات ارائه شده به صورت آنلاین میگردد، هرچند که این خدمات ارزشمند باشند. بعنوان مثال، خانوادهای که از پلتفرمهای دیجیتال برای نوشتن قرارداد با پرستار سالمندان استفاده میکنند، احتمالاً در تأیید هویت پرستار و صحت و اعتبار مدارک شناسایی او با مشکل مواجه میشوند. اطمینان از اینکه فرد مراقب همان شخصی باشد که در اطلاعات شخصی خود در این پلتفرم ادعا کرده، تقریباً ناممکن است. همچنین، همزمان با انقلاب دیجیتال، اشکال جدیدی از کلاهبرداری، سرقت هویت و سوء استفاده از اطلاعات شخصی افراد هم بوجود آمدهاند. حوادث مربوط به امنیت سایبری به یک تهدید فراگیر و ظاهراً دائمی برای حریم خصوصی افراد تبدیل شده که در واقع، پایههای اعتماد را که جامعه بر روی آن استوار است، تهدید میکند.
معمولاًسازمان ها بمنظور کاهش این خطرات و افزایش اعتماد کاربران، نقاط بازرسی را برای شناسایی، تأیید صحت و تأیید مجدد افراد اضافه میکنند. این مکانیزمها اغلب اصطکاک نامطلوبی را به فرآیند احراز هویت اضافه میکنند و همچنین مستلزم مجموعهای از مراحل است که کاربر مرتباً باید آنها را در سازمانهایی که با آنها در ارتباط است تکرار کند و دوباره و دوباره همان اطلاعات را پر کند. علاوه بر این، این سازوکارها اغلب در اثربخشی کاهش خطرات کلاهبرداری اینترنتی اعم از کلاهبرداری هویتی و در عین حال افزایش حفظ حریم خصوصی، دارای محدودیت هستند.
با رواج هرچه بیشتر رویکردها و روشهای دیجیتالی، این موضوعات به طور فزایندهای مورد توجه قرار گرفتهاند. دلیل اصلی این مسئله این است که افراد و سازمانها نیاز دارند که بتوانند در تراکنشهای آنلاین به دیگران اعتماد کنند و آنچه را که آنها درباره هویتشان ادعا میکنند، باور کنند. به همین منظور، به یک روش کاربردیتر، با ارزشتر، قابل اعتمادتر، خصوصی و مطمئنتر نیاز دارند تا بتوانند خود و واحدهایی که با آنها در ارتباط هستند را در دنیای آنلاین، شناسایی کنند. به طور خلاصه، امروزه سازمانها باید نحوه مدیریت هویت دیجیتالی را مجددا تصویر سازی کرده و تغییر دهند. برای مثال، قوه قضاییه به خاطر مشکلات بهداشتی موجود و بهبود امنیت اطلاعات کاربران، احراز هویت سامانه ثنا را به صورت غیرحضوری و با ایجاد و استفاده از هویت دیجیتال کاربران در این سامانه انجام می دهد.